اسناد حزب/ شماره 8/ بیانیه کمیته مرکزی حزب ایران درباره وضعیت سیاسی جامعه

در این موقع باریک که هیولای مخوف دیکتاتوری دو مرتبه خودنمایی می کند. در این روزهای پر از اضطراب که منظره های دهشتناک رجعت خرافات و کهنه پرستی، ایرانیان ترقی خواه را نگران و پریشان دارد، حزب ایران، حزب وطن پرست و آزادی ایران، لازم می داند راهی را که برای نجات ایران در پیش گرفته یکبار دیگر برای هموطنان خود تشریح نماید.
هموطنان عزیز، حزب ایران را یک عده جوان ایران دوست، اصلاح طلب برای نجات ملت ایران تشکیل داده اند. هر چه کرده اند در راه این مقصود بوده و هر چه بعدا می کنند برای نیل به همین مقصود است. اگر ما داخل در مبارزه های اجتماعی شدیم، اگر تمام محرومیت ها را بر خود هموار کرده و هرگونه مشقت را تحمل نمودیم، برای این است که ما وضع قبلی زندگی ایرانیان را مخالف شئون ملیت خودمان می دانیم، ما نمی توانیم بر خود هموار کنیم که در زمان حیات ما بدبختی و فلاکت گریبانگیر تمام هموطنان باشد. ما نمی توانیم تحمل کنیم که اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان گرسنه، عریان و خانه بدوش باشند. برای ما و برای هر کس که خون ایرانی در بدن دارد، ناگوار است در خانه نشیند و ببیند که خانواده های گریانی با خونی که از مسلخ دزدیده اند، زندگی میکنند. برای ما، برای افراد وطن پرست ما، فکر اینکه چهل درصد کودکان ایرانی در گهواره می میرند، محرک احساسات و مولد روح طغیان است. برای ما و برای هر که از احساسات نوع پرستی به مشامش رسیده، ننگ آور است تحمل کند که در عصر اتم که طبیعت اسیر و مطیع قدرت آدمیان است، حیات و ممات هموطنان ما بسته به لطف و مرحمت طبیعت باشد. اگر باران به موقع نرسید، اگر برف بهمن چند روزی دیر کرد، اگر آفتاب تموز به شدت بیشتری تایید یا اگر خدای نخواسته از نقاط دوردست وبایی رسید، ملت ایران مانند دد و دام بیابانها بیچاره و ناتوان می گردند.
ما که خود را ایرانی می گوییم، ما که خود را در مقابل تاریخ ایران مسئول می شناسیم، نمی توانیم سرنوشت ایرانیان را با سرنوشت وحوش یکی ببینیم. هر ایرانی می داند که دست خارجی در تمام شئون زندگی ما مداخله کرده، مدار زندگی اجتماعی ما به دستور بیگانگان و برای منافع دیگران می چرخد. ما که ایران را مستقل می خواهیم کناره گیری از سیاست را خیانت به ایران می دانیم. البته این منظره های دهشتناک در مقابل چشم تمام هموطنان ما نمایان است و قلب همه را جریحه دار دارد. ولی دو چیز مانع می شود که ایرانیان وطن دوست و اصلاح طلب دست به دست هم داده، وطن خود را از این گرداب مذلت نجات دهند. یکی اختلاف نظر در تشخیص علت و دیگری عدم توفیق در راه مبارزه.
حزب ایران علت حقیقی این وضعیت رقت بار و راه مبارزه با آن را پیدا کرده است. ما معتقدیم که اگر ملت ایران اینطور بدبخت و بیچاره مانده، نه برای آن است که خدای ایرانیان چنین خواسته، بلندی و پستی زمین ایران، گرما و سرمای هوای ایران، علت اصلی بیچارگی ما نیست. وجود نفت و همسایگی دول مقتدر را ما عامل حقیقی بدبختی خود نمی دانیم، چه نمی توانیم باور کنیم که خدای مهربان آسمانها، این همه بدبختی و فلاکت را در حق ما روا دارد. ممالک متعددی را می شناسیم که وضع طبیعی شان به مراتب سختتر از وضع طبیعی ایران ما است. مالک نفت نیز در دنیا زیاد بوده و در میان دول بزرگ، ملت های کوچک متعددی زندگی میکنند ولی وضع هیچ کدام شبیه به وضعیت ما نیست.
بنابراین ما سرچشمه تمام بدبختی های ملت ایران را در داخل ایران می بینیم. وضع مخصوص زندگی اجتماعی و اقتصادی خود را علت العلل تمام بیچارگی ها می دانیم.
قرن ها است که اکثریت ایرانیان در چنگال اقلیت طبقه حاکمه اسیر مانده، سعادت و راحتی این طبقه را فلاکت و بدبختی اکثریت تامین می کند. برای اینکه این وضع ادامه یابد و عده ای بتوانند زالووار خون ما را بمکند باید آنها حاکم و ما ناتوان باقی بمانیم. برای نیل به این دو مقصود از یک طرف خود اجير خارجی می شوند و برای جلب کمک خارجی، منابع ایران را به رایگان می فروشند و از طرف دیگر جهل و فساد را در محیط ایران توسعه می دهند.
هموطنان عزیز، علت اصلی بیچارگی ایران ما در همین چند سطر خلاصه است. هر که غیر این بگوید، می خواهد شما را فریب دهد و فعالیت شما را متوجه موهومات ساخته و مبارزه را بیهوده سازد. چون علت وقایع معلوم شد راه علاج خود بخود نمودار می گردد، باید با حکومت مطلق العنان اشخاص با دستجات مبارزه کرد. یعنی فریب دروغ پردازی های دشمنان آزادی ایران را نخورده با تمام قوا برای پیدایش یک حکومت دموکراتیک مبارزه نمود. باید از سوء استفاده ها، هرج و مرجها و عدم فهم اصول دموکراسی نهراسیم و به اسم تلخی دوا، معالجه را به عقب نیاندازیم. باید با جهل و فساد مبارزه کنیم و هر سدی که در راه توسعه فرهنگ است، در هم شکنیم. هموطنان عزیز، اگر بودجه فرهنگی مملکت ایران را با بودجه فرهنگی سایر ملل دنیا مقایسه کنیم، فقط مستعمرات را همدرد خود خواهیم دید. آنهایی که وسایل توسعه فرهنگی را به ملت ایران نمی دهند، هر چه می خواهند بگویند. برای آنها ایران به منزله یک مستعمره است. مبارزه با فقر مشکل تر و طولانی است. جهل و نادانی طبقه حاکمه، ملت ایران را در مراحل ابتدایی اقتصاد قرار داده است. وسایل تولید در اختیار ایرانیان نبوده و در نتیجه ملت ایران به طور کلی فقیر مانده است. ولی در همین مملکت فقیر هم، همان مقدار ناچیزی که تولید می شود، به طور ظالمانهای توزیع می گردد. بنابراین باید در عین حالی که نقشه های تولیدی طرح می شود، در طرز توزیع تغییرات کلی حاصل گردد. مالکیت ایران بازدید شده و با قوانین عادلانه و منطقی محدود شود. ما نمی خواهیم اندوخته عده ای را میان عده دیگر تقسیم کنیم. ولی معتقدیم تا زمانی که توزیع ثروت صورتی عادلانه به خود نگرفته است، هر قدر هم که بر حجم تولید افزوده تر شود از بدبختی ایرانیان نخواهد کاست. توده ملت همچنان فقير و سطح زندگی اش همیشه پائین خواهد بود. فقط بر ثروت ثروتمندان و سرمایه داران و بر فساد حاصل از ثروت های بزرگ افزوده می شود. ولی نقشه اصلاحی، سیاست اقتصادی، یا هر چه می خواهد باشد، اول باید طبقه حاکمه که سد راه ترقی ایرانیان است، مضمحل گردد. از این جهت یک جنگ آشتی ناپذیری بین آنهایی که می خواهند ایران را نجات دهند و آنهایی که سعادت خود را در بدبختی ایرانیان می دانند، ایجاد شده و تمام نیروهای آزادی خواه و اصلاح طلب باید صرفا و منحصرا متوجه به این مبارزه گردد.
ما همیشه گفته ایم و باز هم می گوئیم، مبارزه طبقاتی، رنگهای اقتصادی و تئوری های سیاسی، در حال حاضر برای ملت ایران مطرح نیست. ملت ما باید اول حق خود را به چنگ آورد و بعد در طرز زندگی خود اندیشه کند. باید اول دشمنان ترقی ایران نابود گردد، آنگاه درباره ترقی بحث شود. از طرف دیگر ما معتقدیم بیم مشکلات فردا نباید ما را از مبارزه با بدبختی های امروزی باز دارد. چون عزیز خود را در حال غرق شدن دیدید آیا بلادرنگ برای نجاتش خود را به آب می اندازید؟ و یا اینکه تامل می کنید تا قبلا وسایل ممانعت از سرماخوردگی اش مهیا شود؟
این ها چگونه وطن پرستانی هستند که در پاره کردن غل و زنجیر ملت ایران غفلت می کنند، به اسم اینکه با پای پر از زخم چگونه راه خواهد رفت و یا اینکه ممکن است دیگری بیاید و غل و زنجیر جدیدی بر پای ببندد. اگر ملت ایران توانست بر مشکلات طاقت فرسای امروز فائق آید بر مشکلات احتمالی فردا نیز غلبه خواهد کرد. چه از یک طرف حل معضلات فردا سهل تر بوده و از طرف دیگر نیروی مبارزه ملت فاتح به مراتب بیشتر می باشد.
به نظر ما هرکس به هر اسم و به هر عنوان به بقای این طبقه حاکمه کمک کند، به دست خود سدی که در مقابل ترقی ملت ایران است را تقویت کرده و بنابراین به وطن خود خیانت کرده است. هرکس به هر بهانه و به هر دلیل از مبارزه با این طبقه سربار زده، به وظیفه وجدانی خود عمل نکرده است. از طرف دیگر هر کس و هر دسته که به هر بهانه و به هر دلیل با این طبقه مبارزه کرده، خواهان تحولات ایران است و مورد پشتیبانی ما واقع خواهد شد. ما می کوشیم تا این سد آهنین را که در راه ترقی ایران بنا کرده اند، درهم شکنیم و در راه نیل به این مقصود هر دستی که به ما کمک کند، دوستانه فشارش خواهیم داد.
هموطنان عزیز، افکار و عقاید ما را روح وطن پرست ما دیکته کرده، عملیات ما از قلب آزادیخواه ما سرچشمه می گیرد. ملاک دوستی و دشمنی ما همین مبارزه با دشمنان ایران است. هر که با دشمنان ایران دشمنی کند، دوست ما و هر که با آنان دوستی کند، دشمن ما خواهد بود.

کمیته مرکزی حزب ایران

آذر 1325

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *