یک سال مبارزه

احمد زیرک زاده؛ در این موقع که ارگان حزب ایران سال دوم خود را شروع می کند، بی مورد نیست که عملیات حزب را در این مدت به طور اختصار از نظر خوانندگان محترم بگذرانیم.
عملیات ما را می توان در سه کلمه زیر خلاصه نمود:
درست دیدیم، درست گفتیم و درست رفتار کردیم»
بدبختی و فلاکت ایرانیان ما را به دور هم جمع کرد، مرام ما ترجمه علت تشکیل ما است. ما سرچشمه تمام بی چارگی ها را در فقر مردم و فساد طبقه حاکم دیدیم. وجود ناعدالتی های وحشیانه در جامعه ایران و عدم لیاقت و صلاحیت زمامداران را مسبب اصلی تیره روزی خود شناختیم. از این رو استقرار عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد را در سرلوحه مرام خود قرار دادیم. چون به طبیعت بشر آگاه بودیم و می دانستیم که بر آدمی مهربان تر از خود آدمی کسی نیست، گفتیم ایران باید به دست ایرانیان و به دست ایرانیان فقط اصلاح گردد. حزبی از ایرانیان وطن پرست تشکیل دادیم و برای آنکه اصل عدم اتکاء به دیگران را مجسم سازیم به نام عزیز ایرانش، نام نهادیم.
خواننده محترم خود تصدیق می کند که درست دیدیم و علت را خوب تشخیص دادیم. و بهترین دلیل صحت نظر ما (اگر احتیاجی به دلیل باشد) آن است که تمام احزابی که در ایران تشکیل شدند، همین اصول را در مرام خود جای دادند. البته چون حقیقت یکی است، بیان آن یکسان خواهد بود. ولی تفاوت وقتی مشهود می گردد که پای عمل به میان آید. حقانیت ما از آنجا هویدا است که گفتار و کردارمان با این حقیقت تطبيق می کند.
درست گفتیم، یعنی در تمام مدت این یک سال که ارگان ما (به هر شکلی و اسمی) منتشر شد، از همین اصول پیروی کردیم. اگر روزنامه شفق هفتگی، شفق يوميه و جبهه را مرتبا خوانده باشید به خاطر خواهید داشت که از روز اول خیانت دستگاه حاکمه، عدم لیاقت آن و مظلومیت جامعه ایرانی را بیان کردیم و در مقابل هیچ ظلم و فسادی ساکت ننشستیم. چون دموکراسی را یگانه طرز عادلانه حکومت می دانستیم، از آن پشتیبانی کردیم. آزادی احزاب و آزادی مطبوعات را همیشه خواهان بودیم، بدون در نظر گرفتن روش سیاسی حزبی، بدون توجه به منظور نهائی روزنامه، فقط و فقط برای حمایت از آزادی، توقیف هر روزنامه یا فشار به هر حزب را تقبیح نمودیم.
بستن حزب توده در اصفهان، ممانعت از متینگ حزب عدالت و بالاخره در زمان حکومت صدر، بستن احزاب و توقیف روزنامه ها را مخالف روح دموکراسی و مقدمه ای برای رجعت دیکتاتوری معرفیکردیم.
مخصوصا سیاست خارجی ما از روز اول روشن و واضح بوده است. ما طرفدار توازن سیاسی و وجود روابط حسنه با همسایگان خود هستیم. ما نه این قدر از اوضاع دنیا بی خبر بودیم که تصور کنیم ملتی می تواند در به روی اغیار بسته و در خانه خود زیج نشيند و نه آنقدر بوالهوس و اتوپیست بودیم که تصور کنیم دوره ملیت تمام شده و استقلال ملل به کلی مفهوم خود را از دست داده است. از این رو صد مقاله در موضوع سیاست خارجی نوشتیم و در تمام آنها، پایه استدلال ما یک اصل بوده است. منافع ایران را پایه روابط خود با دیگران قرار دهید.

بارها موقعیت مخصوص ایران را در دنیای بعد از جنگ تشریح کردیم و گفتیم موضوع ایرانی یکی از مشکلات سیاست بین المللی است. استقرار ایران بین دو دولت بزرگ مقتدر شمالی و شرقی ) سیاست ما را معین کرده است. علت بقای ما (با این ضعف مادی) فاصله بودن بین این دو قدرت است. در نتیجه اگر به بقای خود علاقمند هستیم، باید این صفت فاصله بودن را از دست ندهیم. یعنی به طور مطلق از سیاست یک جانبه پرهیز کنیم. گفتیم که بهترین راه حل برای مشکل بین المللی ایران، وجود ایرانی مستقل و ملی است. ایرانی که حکومت آن، افکار مردم آن، جای هیچگونه اضطراب و نگرانی برای هیچ یک از همسایه ها باقی نگذارد. گفتیم که اضمحلال ایران بدون زدوخوردهای بزرگ میسر نیست و امروز دنیا تاب تحمل زدوخوردهای بزرگ را ندارد. تجزیه ایران اگر هم اشکالات را به عقب می اندازد آن را حل نخواهد کرد. به طور کلی هر سیاست یک طرفه یا تجزیه ایران از نقطه نظر بین المللی یا غیر ممکن و یا موقتی و ناپدار خواهد بود. ولی یادآور شدیم که این راه حل منطقی روزی بر دنیا تحمیل می شود که ایران نقش اصلی خود یعنی حد فاصله را بتواند بازی کند. یعنی باید دولت ایران، دولتی ملی و صددرصد طرفدار سیاست موازنه باشد. چه دولت غیرملي غالبا سیاست یک جانبه ای در پیش خواهد گرفت و بر مشکلات خواهد افزود و اگر هم بالاجبار سیاست موازنه را اختیار نمود، از آنجایی که بر عهد و پیمان مردمان خائن اعتمادی نیست، نگرانی و اضطراب همیشه باقی خواهد ماند و روابط ما با همسایگان، همیشه مشکوک بوده و هیچ گاه بری از سوء تفاهم نخواهد شد.
ما درست گفتیم، بدبختانه طبقه حاکمه فاسدی که سرنوشت ایران را در دست داشته و دارد، مطیع احساسات ملی یا منطقی نبوده، بلکه حلقه بندگی بر گردن نهاده، برده وار، اطاعت اربابان خود را کرد. در انتخابات دوره چهاردهم، حکومت سهیلی، مداخله خارجی ها را در انتخابات ایران تشویق نمود، دولت های بعد نخواستند و یا نتوانستند از زیر یوغ قدرت یک مجلسی که اکثریت آن فاسد و مستخدم منافع دیگران بود، خارج شوند. در نتیجه سیاست دولت های ایران برعکس آنچه باید باشد، گردید. در داخله روز به روز دامنه فساد وسیع تر، فقر و مسکنت عمومی تر گشت. سیاست خارجی ما اغلب جنبه یک طرفی و گاهی اوقات هم مانند کابینه صدر به کلی جنبه تحریک آمیز به خود گرفت. نتیجه این سیاست های غلط، مطابق پیش بینی ها، تیرگی روابط ما با همسایگان است. بطوری که امروز قیافه موحش تجزیه از هر گوشه کشور خودنمائی میکند.
ما با خونسردی کامل و با اطلاع از اوضاع و احوال دنیا سیاستی را برای ایران پیشنهاد کردیم که اگر پیروی شده بود، امروز وضعیت ما خیلی بهتر بود. ولی این دغلان را خواب غفلت فراگرفته بود. پنبه شهوت در گوش داشتند و فریاد ما را نشنیده گرفتند. امروز در مقابل واقعه ای که نتیجه عملیات دیروزشان است، قرار گرفته اند. ناگهان خود را باخته و مضطرب و پریشان فریاد وارطنا بلند کرده تصور میکنند که ایرانیان فریب این هیاهو را خورده و نمی فهمند که این ناله آنهائی است که دوران فرمانفرمائی خود را رو به زوال می بینند.
غائله آذربایجان و حوادث دیگری که دیر یا زود در ایران رخ خواهد داد، نتیجه اتخاذ سیاست یک طرفی و تحریکات کابینه صدر است. امید به وجود یک ایران ملی و بی طرف در خارجه ضعیف شده است. هر طرف می خواهد احتیاط را از دست ندهد و آنچه برای اطمینان خود لازم میداند در دست میگیرد. بدبختی اینجاست که هنوز هم به خطاهای خود اقرار نمیکنند و دست به عملیاتی خلاف آنچه باید، می زنند. کوشش این دستگاه حاکمه نادان و ناصالح بر این است که دولت را وادار کند به قضیه آذربایجان جنبه بین المللی بدهد و حل آن را به میز کنفرانس های بین المللی و آنجائی که ایرانی نیست، محول سازد. گوئی از طبیعت آدمی خبر ندارند یا تاریخ دنیا را به خاطر نسپرده اند. اقويا روزی به کمک ضعفا می آیند که نفعی برای خود در نظر بگیرند و هر قدر، آنکه کمک می خواهد، ضعیف تر است، حق الزحمه گرانتر خواهد بود. اگر دولت فرانسه در موقع استمداد از امریکا یا انگلیس، فلان بندر افریقا و یا فلان جزیره اقیانوس کبیر را حق الزحمه می دهد، ملت بیچاره ایران باید از خاک خود و از استقلال خود مایه بگذارد.
در هر حال که در موقع آرامش و با خونسردی در این امور فکر کرده ایم، اضطرابمان از نقطه نظر خارجی زیاد نیست. ایرانیان از طبقه سرخ پوستان آمریکایی و یا سیاه پوستان آفریقایی نیستند. ملت ما چندین هزار سال عمر دارد. تاریخ ادبیات و کرونولژی مخصوص خود و با نام و نشان دارد. از بین بردن چنین ملتی غیر ممکن است. تجزیه ایران هم بر فرض آنکه حفظ و خطاهای زمامداران ما، بر دنيا آن را تحمیل کند، بطور حتم موقتی و ناپایدار خواهد بود. ایران ماندنی است، چون حیاتش به گذشته و بقایش برای صلح دنيا لازم است. باری از مطلب دور افتادیم و برای اثبات آنکه همیشه حقیقت را گفتیم، به جریان روز رسیدیم.
درست رفتار کردیم، یعنی هر عملی که در قدرتمان بود در دنبال گفته خود انجام دادیم. از آنجائی که این طبقه حاکمه را فاسد و اکثریت مجلس را ناصالح می دانستیم، با دولتهای زائیده آن مخالفت کردیم. فقط در دو مورد مخالفت دائمی خود را تبدیل به موافقت مشروط نمودیم. با کابینه بیات موافقت کردیم به شرط آنکه به عملیات میلیسپو خاتمه دهد. حکومت آقای حکیمی تاکنون موافقت ما را از دست نداده است. طرز فکر و ثبات قدم و انطباق کردار با گفتار ما در زمان کابینه صدر به خوبی معلوم گردید. ما از طرز تشکیل حکومت صدر مطلع بودیم. خود صدر و اغلب وزرایش را می شناختیم. به ماموریت های خانمان کن این کابینه شوم واقف بودیم. از این جهت از همان روز تشکیل تا سقوط کابینه با آن مخالفت کردیم. او از ترقیات هم مسلکان ما جلوگیری کرده و بعضی ها را بیکار نموده و روزنامه ما را توقیف کردند. ولی ما به مبارزه خود ادامه دادیم، اقلیت با شهامت در مجلس که تشکیل آن را بارها خواسته و زمینه اش را فراهم کرده بودیم، ابستروکسیون نمود با تمام قوا آن را پشتیبانی کردیم. روزنامه خود را در اختیارش گذاردیم. برای تشریح نظریه اقلیت و فهماندن مقاصد آن نوشتیم و کنفرانس ها دادیم. در موقعی که تمام روزنامه و احزاب آزادی خواه در فشار حکومت صدر بودند، حزب ایران و ارگان رسمی آن بی مهابا برای پیشرفت منظور اقلیت مبارزه نمود. در سیاست خارجی نیز رفتار و گفتار ما همیشه یک نواخت بوده است.
اولین مرتبه که روابط ما با خارجی باریک شد، در زمان حکومت ساعد و بر سر موضوع نفت بود. در هیاهوی نظریات یک طرفي و در آشوب شهوات و نظریات شخصی، ما نظریات خود را که مطابق با منافع ایران می دانستیم، به صورت یک قطعنامه بیان و منتشر ساختیم. منافع ملت ایران اقتضاء می کرد که در موقع جنگ هیچگونه امتیازی داده نشود. ولی در عین حال طرز عمل ساعد را مخالف سیاست موازنه تشخیص دادیم. از این رو در قطعنامه گفتیم امتیاز ندهید و اگر توانستید امتیاز نفت جنوب را هم لغو کنید و در ضمن هم طرز عمل ساعد را تقبیح کردیم.
کوشش در حفظ منافع ایران و توجه به سیاست موازنه، در این قطعنامه به خوبی نشان می دهد، هر دفعه که پیش آمدی را موجب ایجاد سوء تفاهم با یکی از متفقین خود تشخیص دادیم، فورا بر ضد آن قیام کرده و کوشیدیم تا ملت ایران را از آن بی خبر نشان دهیم. عمل ما در این مدت آشکار نمود که اگر آزادی خواهیم، آزادی خواه ایرانی هستیم نه نوکر روس و نه دشمن انگلیس و نه به عکس می باشیم، وجود روابط حسنه با دولت دموکرات آمریکا را همیشه خواهان بوده ایم. مخصوصا در موقعی که حس کردیم عملیات مشکوک بدر ممکن است روابط ما را با آمریکائیان تیره کند. چه در مجلس و چه در روزنامه خود سوء نیت او را نشان دادیم. آمریکائیان و ایرانیان را از دسیسه های تحریک آمیز آگاه
ساختیم
ولی به نظر خودمان، بزرگترین عمل ما همان بقای ما است. به کوری چشم آنهائی که ایرانیان را فاقد رشد اجتماعی می دانند، به کوری چشم آنهایی که میگویند و می نویسند که ایرانی نمی تواند بدون اتکاء دیگران بر سر پا بماند، حزب ایران تشکیل شد، مبارزه کرد و هنوز هم برپاست. ما شاهد زنده حیات ایران هستیم. ما مشت بر دهان آنهائی که ایرانی را فقط نوکر این و آن می خواهند، می باشیم. ما هنوز بر سر پاها ایستاده ایم، ما با هر زحمت و مشقتی بوده است، حرف خود را زده ایم که ما «فکر ما، نظر ما، منطق ماه پایدار خواهد ماند. ما یگانه راه حل مشکل ایران هستیم و راهی را که در پیش گرفته ایم، یگانه راهی است که ایران را به کعبه سعادت خواهد کشانید. شاید طولانی شدن حوادث به کارکنان امروزی حزب ایران مجال دیدن روز توفیق را ندهد. ولی بدون شک فکر ما راه خود را خواهد پیمود و بالاخره روزی توفیق نصیبش خواهد شد. ما معتقدیم که آزادی، دموکراسی و سیادتی که دیگران برای ما تحصیل کنند، بزودی تبدیل به بندگی، استبداد و بدبختی خواهد شد. ما معتقدیم که در جامعه آدمیان کسی را راه می دهند که فعلا آدمیت خود را ثابت کرده باشد. تا زمانی که خود ایرانیان برای نجات ایران کمر همت بالا نزنند، سرنوشت ما دستخوش بازی های بین المللی خواهد بود. از این جهت استقرار عدالت اجتماعی و دفع فساد را به همت ایرانیان فقط خواستیم.
ایران ازلی است و چون شرط بقایش انجام نظریاتی است که ما میگوئیم پس محققأ روزی این نظریات پیراهن عمل را خواهد پوشید. بالاخره روزی حزب ایران موفق و پیروز خواهد گشت.

1324/9/7

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *